دسته بندی ها
2
1
من از هزاران مایل دورترآمده ام. من غریبه ای از سرزمین بیگانه هستم، شبحی بیقرار که در جستجوی سرپناهم. دائما در آرزوی خانه ام، در اطراف سرگردانم و سایه ای دراز از دور مرا همراهی می کند. نام آنهایی را که زمانی دوستان نزدیکم بودند فریاد می زنم، اما پاسخی نمی شنوم. آهسته نام همسر و فرزندانم را بر زبان می آورم، اما آنها تنها به شکل یک احساس کوتاه و گرم و یا خیالی زودگذر لحظه ای ظاهر شده و نشانه ای از حضور من می شوند و بعد مرا در این دنیای بیگانه تنها می گذارند. مشتی ماسه برمی دارم و تلاش می کنم گرمای آن را حس کنم. اما تنها گرد و خاک آن در دستم می ماند، یادآوری بیکلام از خانه ای که برای زندگی بهتر آن را ترک کردم. این خلأ مرا به فکر غریبه هایی می اندازد که حتما در خانه قبلی من در پیونگ یانک زندگی می کنند. حتما در باغچه کوچکی که زمانی همسرم از آن مراقبت می کرد، کشت می زنند، اما آیا آنها می دانند ساکنین قبلی این خانه هزاران تکه شدند؟ اگر روزی به آنجا بازگردم، خانه ام را می شناسم؟ خانه یک سراب است.
محصولات مشابه